روانشناسی مشتری چیست؟
روانشناسی مشتری (Customer Psychology) یکی از زمینههای مهم در بازاریابی و فروش است که به مطالعه رفتارها، نیازها، خواستهها و انگیزههای مشتریان میپردازد. درک روانشناسی مشتری میتواند به کسب و کارها کمک کند تا محصولات و خدمات خود را به نحوی ارائه دهند که بیشترین جذابیت و تاثیر را بر روی مشتریان داشته باشد.
بین روانشناسی و بازاریابی پل بزنید تا بر رفتار مشتری تاثیر بگذارید.برخی از اصول کلیدی روانشناسی میتوانند استراتژی بازاریابی و فروش شما را از خوب به شگفت انگیز تبدیل کنند.
به عنوان مثال، آیا تا به حال متوجه شدهاید که چگونه بوها یا صداهای خاص میتوانند باعث ایجاد خاطرات یا احساسات شوند؟
پاسخ این سوال با روانشناسی مشتری است. با استفاده از تجربیات حسی مشتریان، کسبوکارها میتوانند تجربهای به یاد ماندنیتر و جذابتر برای مشتری ایجاد کنند.
میتوانند از تکنیکهای مختلفی برای درگیر کردن حواس مشتریان استفاده کنند. به عنوان مثال، استفاده از رایحههای مطبوع در فروشگاههای خود یا پخش موسیقی آرام بخش در محل انتظار. با ایجاد یک تجربه حسی مثبت، کسب و کارها میتوانند رضایت مشتری، افزایش فروش و وفاداری به برند را افزایش دهند.
بنابراین، با استفاده از روانشناسی مشتری، کسب و کارها میتوانند یک تجربه منحصر به فرد و جذاب مشتری ایجاد کنند که آنها را متمایز میکند.
مثال های از روانشناسی مشتری
- چه چیزی باعث انتخاب برندهای مختلف توسط مشتری میشود مثل خلاقیت، کیفیت، شهرت و سابقه یک برند
- چه چیزی باعث افزایش انگیزه مشتری در خرید میشود. افکار و احساساتی که تصمیمات مشتری را هدایت میکنند. مثل احساس کمبود یک محصول
- چه چیزی مشتری را متقاعد به خرید میکند.مثل تخفیفها و پاداشهای ویژه احساس فوریت یا تمایل به خرید را ایجاد میکنند حتی اگر مشتری نیازی به خرید در آن زمان خاص نداشته باشد.
- چگونه عوامل خارجی مانند دوستان و خانواده، رسانه ها و فرهنگ بر تصمیمات خرید تاثیر میگذارند مثل شبکه های مجازی
- چه چیزی باعث میشود مشتری از خرید یک محصول کاملا منصرف شود مثل نظرات منفی مشتریان
بازاریابی کمیابی
بازاریابی کمیابی (Scarcity Marketing) با پیام کمبود، مشتریان را جذب میکند.بازاریابی کمیابی یک اصل روانشناسی است که ادعا میکند هر چه محصول کمیابتر باشد، ارزشمندتر است.به جمله فقط پنج مورد با این قیمت باقی مانده است توجه کنید. این خود کمبود است.
بازاریابی کمیابی یک تاکتیک بازاریابی است که از ترس از دست دادن (FOMO) برای تشویق مشتریان به خرید یا اقدام سریع استفاده میکند. بر این اساس وقتی عرضه کاهش مییابد، تقاضا افزایش مییابد و ارزش درک شده یک محصول در بازار را بالا میبرد.
بازاریابی کمیابی جایی است که کاربران میترسند چیزی را از دست بدهند. فروش جمعه سیاه با پیشنهادات بسیار با تخفیف و جذاب که به قفسههای خالی ختم میشود، نمونه کاملی از کمبود در عمل و بازاریابی کمیابی است. زیرا هیچ چیز خسته کنندهتر از از دست دادن یک فرصت عالی نیست.
اثبات اجتماعی
رابرت سیالدینی پروفسور روانشناسی و بازاریابی میگوید وقتی انسانها مطمئن نیستند چه کاری باید انجام دهند، به دنبال توصیههایی از افرادی شبیه به خود در مورد کارهایی که باید انجام دهند، میگردند.
چگونه این اصل روانشناسی را در استراتژی بازاریابی خود اعمال کنید؟
بهترین روش برای برانگیختن مشتریان احتمالی خود برای انجام کاری این است که بگویید مشتریان دیگری در موقعیت مشابه محصول و خدمات شما را استفاده کردهاند و نتایج موفقیت آمیزی به دست آوردهاند. به عبارت دیگر، با کمک تلفیق روانشناسی و بازاریابی، شباهتهایی را بین مشتریان احتمالی خود و مشتریان فعلی ایجاد کنید.
نظرات مثبت کاربران در فروشگاهای آنلاین و شبکههای اجتماعی مثال هایی از این تکنیک روانشناسی هستند.
پیامهای بازاریابی را با ایدههای احساسی برجسته کنید
پیام های بازاریابی احساسی بر مشتریان عملکرد بهتری دارد.به جای فهرستی از ویژگیهای محصول یا خدمات، بر نتیجهای که مصرفکنندگان میتوانند به دست آورند، تأکید کنید.بنابراین، نشان دهید که چگونه زندگی یک مشتری بالقوه را بهبود میبخشید، نه اینکه توضیح دهید که محصول شما واقعا چگونه کار میکند.
7 جنبه کلیدی روانشناسی مشتری
- احساس مثبت :روانشناسی نشان میدهد که احساسات مثبت میتواند به طور قابل توجهی بر فرآیندهای تصمیمگیری مصرف کنندگان تاثیر بگذارد. تحقیقات نشان داده است که مشتریان اگر روحیه مثبتی داشته باشند، 63 درصد بیشتر احتمال دارد محصولی را بخرند.
- اعتماد سازی کنید: خرید مشتری از کسبوکار شما ارتباط تنگاتنگی با اعتماد دارد. این میتواند توسط شرکتها از طریق کار خوب، شیوههای اخلاقی، و موضعگیری در مورد مسائل مهم پرورش یابد. برای ایجاد اعتماد، شرکتها باید پیامهای بازاریابی خود را با دقت بسازند و به وعدههای خود عمل کنند.
- انگیزهها و نیازها: مشتریان به دلایل مختلفی خرید میکنند، از جمله نیازهای فیزیکی، نیازهای اجتماعی و روانی. فهم این نیازها کمک میکند تا محصولات و خدماتی ارائه شود که این نیازها را بهتر برآورده کند.
- ادراک و شناخت: نحوهای که مشتریان اطلاعات را دریافت، پردازش و تفسیر میکنند میتواند بر تصمیمگیریهای خرید آنها تاثیر بگذارد. مثلا، بستهبندی، تبلیغات و نحوه نمایش محصول در فروشگاه میتواند بر ادراک مشتری تاثیرگذار باشد.
- احساسات و عواطف: عواطف نقش مهمی در تصمیمگیریهای خرید دارند. احساسات مثبت مانند شادی و رضایت میتوانند منجر به تصمیمگیریهای سریعتر و خرید بیشتر شوند، در حالی که احساسات منفی ممکن است مانع خرید شوند.
- تاثیرات اجتماعی: تاثیرات از طرف دوستان، خانواده، گروههای اجتماعی و رسانهها میتوانند نقش مهمی در تصمیمگیریهای خرید داشته باشند. شناخت این تاثیرات میتواند به تدوین استراتژیهای موثرتر بازاریابی کمک کند.
- عادات و وفاداری: عادات خرید مشتریان و میزان وفاداری آنها به برندهای خاص میتواند به شرکتها کمک کند تا برنامههای وفاداری و بازاریابی خود را بهینه کنند.
استفاده از اصول روانشناسی مشتری میتواند به شرکتها و برندها کمک کند تا تجربه مشتری را بهبود بخشیده، رضایت مشتریان را افزایش داده و در نهایت فروش و سودآوری خود را ارتقاء دهند.
مزایای روانشناسی مشتری
مزایای روانشناسی مشتری شامل چندین جنبه مهم است که میتواند به کسب و کارها کمک کند تا بهتر نیازها و رفتارهای مشتریان خود را درک کنند و در نتیجه عملکرد خود را بهبود بخشند. در ادامه به برخی از این مزایا اشاره میشود:
- فهم عمیقتر از مشتریان: روانشناسی مشتری به شرکتها کمک میکند تا مشتریان خود را بهتر بفهمند، از جمله نیازها، ترجیحات، و رفتارهای آنها. این فهم عمیق تراکمی از اطلاعات ارائه میدهد که میتواند در ارتقای محصولات و خدمات، بهبود فرآیندهای بازاریابی، و ایجاد تجربههای مشتری بهتر کمک کند.
- بهبود تجربه مشتری: با درک بهتر از نیازها و ترجیحات مشتریان، شرکتها میتوانند تجربه مشتری را بهبود بخشیده و رضایت آنها را ارتقا دهند. این موجب افزایش وفاداری مشتریان و افزایش احتمال بازخرید میشود.
- تطبیق بهتر بازاریابی: با استفاده از دانش روانشناسی مشتری، شرکتها میتوانند استراتژیهای بازاریابی خود را بهتر تطبیق دهند، از جمله انتخاب تبلیغات، بستهبندی محصولات، و روشهای تبلیغاتی.
- افزایش فروش و سودآوری: با بهبود تجربه مشتری و ارتقاء رضایت آنها، شرکتها میتوانند فروش خود را افزایش داده و سودآوری خود را بهبود بخشند. مشتریان راضی احتمالا به دوستان و آشنایان خود نیز ارجاع میدهند که میتواند منجر به افزایش مشتریان جدید شود.
- افزایش رقابتپذیری: استفاده از دانش روانشناسی مشتری به شرکتها کمک میکند تا بازاریابی هدفمندتری داشته باشند و از رقبای خود پیشی بگیرند.
به طور کلی، استفاده از روانشناسی مشتری به شرکتها کمک میکند تا بهبودهای موثرتری در محصولات، خدمات، و استراتژیهای بازاریابی خود ایجاد کنند که در نهایت منجر به رشد و موفقیت بیشتری میشود.
تکنیکهای روانشناسی مشتری
تکنیکهای روانشناسی مشتری میتوانند به شرکتها کمک کنند تا روابط موثرتری با مشتریان برقرار کنند و تجربه مشتری را بهبود بخشند. در زیر چند تکنیک معمول روانشناسی مشتری آورده شده است:
- تجربه کاربری (User Experience – UX) و طراحی واسط کاربری (User Interface Design – UI): طراحی محصولات و خدمات با توجه به نیازها و ترجیحات مشتریان میتواند بهبود تجربه مشتری را فراهم کند. طراحی رابط کاربری ساده، مفهومی و دوستانه میتواند به مشتری احساس راحتی و رضایت بیشتری بدهد.
- فراهم کردن انگیزهها و پاداشها: استفاده از انگیزههای مثبت مانند تخفیفها، هدایای رایگان، و برنامههای وفاداری میتواند مشتریان را ترغیب به خرید و وفاداری به برند کند.
- استفاده از روشهای تحقیق بازار و آنالیز دادهها: استفاده از روشهای تحقیق بازار مانند نظرسنجیها و مصاحبههای تفصیلی و همچنین آنالیز دادهها میتواند به شناخت بهتر از نیازها و ترجیحات مشتریان کمک کند.
- تاثیرپذیری از رفتارهای گروهی: استفاده از اصول رفتارهای گروهی و اجتماعی میتواند در تصمیمگیریهای مشتریان تاثیرگذار باشد. بهعنوان مثال، استفاده از تصاویر و داستانهای مرتبط با اجتماع میتواند مشتری را به خرید ترغیب کند.
- استفاده از روشهای ارتباطی موثر: برقراری ارتباطات موثر و معنیدار با مشتریان از طریق رسانههای اجتماعی، ایمیل، و دیگر وسایل ارتباطی میتواند به تعامل موثرتر و تجربه بهتری برای مشتریان منجر شود.
- پردازش اطلاعات به موقع: استفاده از دادههای پروفایل مشتریان و پردازش اطلاعات به موقع میتواند به شرکتها کمک کند تا به رویدادهای مهم مشتریان پاسخ دهند و تجربه مشتری را بهینه کنند.
به طور کلی، تکنیکهای روانشناسی مشتری میتوانند به شرکتها کمک کنند تا ارتباطات خود را با مشتریان بهبود بخشند، تجربه مشتری را بهبود دهند، و در نتیجه فروش و سودآوری خود را افزایش دهند.
5 مرحله از فرآیند تصمیمگیری مشتری
برای موفقیت در تجارت، درک فرآیند تصمیمگیری مشتری بسیار مهم است. این فرآیند شامل پنج مرحله است، از شناسایی نیاز تا ارزیابی ارزش خرید. دانستن این فرآیند یک مزیت رقابتی را فراهم میکند. این به شما این امکان را میدهد که استراتژیهای بازاریابی را برای جذب مشتریان بیشتر تنظیم کنید.این فرآیند شامل 5 مرحله اساسی است.
1. تشخیص مشکل
اولین گام در فرآیند تصمیمگیری مشتری، شناخت مشکل است. جایی است که یک مشتری بالقوه متوجه میشود که در یک محصول یا خدمات به چه چیزی نیاز دارد یا میخواهد.
با استفاده از محتوایی مانند «نحوه»، «ویدیوهای توضیحدهنده» و «توصیهنامهها»، کسبوکارها میتوانند محصول یا خدمات خود را در شرایط دنیای واقعی نشان دهند. این به مشتریان کمک میکند تا مشکلی را که با آن روبرو هستند تشخیص دهند. میتواند منجر به افزایش آگاهی از برند، تعامل با مشتری و در نهایت فروش شود.
2. جستجوی اطلاعات
جستجوی اطلاعات گام مهم دیگری است که شامل جستجوی اطلاعات در مورد محصول یا خدمات مورد نظر مصرف کننده میشود. این جستجو هم داخلی و هم خارجی است. با تجزیه و تحلیل عواملی که بر میزان تلاش مصرف کننده برای جستجوی خود تاثیر میگذارد، کسب و کارها میتوانند اطلاعات لازم را ارائه دهند.
به عنوان مثال، آنها میتوانند اطلاعاتی را در قالب منابع آنلاین یا بروشورهای فیزیکی به مشتریان بالقوه ارائه دهند. به یاد داشته باشید، اعتماد = شانس بیشتری برای فروش. همچنین، گنجاندن محتوای تولید شده توسط مصرفکننده مانند نظرات مشتریان میتواند اعتماد را به برند افزایش دهد.
3. ارزیابی جایگزین
ارزیابی جایگزین زمانی است که مصرف کننده گزینه های موجود را بر اساس معیارهای خود برای آنچه در یک محصول میخواهد ارزیابی میکند. این فرآیند ارزیابی میتواند از فردی به فرد دیگر و موقعیتی به موقعیت دیگر متفاوت باشد.
فرض کنید مشتری در بازار یک لپ تاپ جدید است. او اطلاعات را از منابع مختلف، مانند بررسیهای آنلاین و توصیه های دوستان، جمع آوری میکند. سپس فرد برندهای مختلف لپ تاپ را بر اساس عواملی مانند قیمت، ویژگی ها و شهرت برند مقایسه میکند. در نهایت، آنها بر اساس ارزیابی خود از گزینه های جایگزین، تصمیم میگیرند که کدام لپ تاپ را خریداری کنند.
بنابراین، آماده پاسخگویی به سوالات و غلبه بر مخالفت های مصرف کنندگان باشید. نشان دهید که چگونه محصول شما از رقبا متمایز است تا خریدار را متقاعد کنید که آن را انتخاب کند.
4. تصمیم خرید
تصمیم خرید فرآیند شناسایی نیاز، ایجاد گزینهها و انتخاب یک محصول و برند خاص است. هنگامی که یک مصرف کننده تمام حقایق را جمع آوری میکند، به یک نتیجه منطقی در مورد خرید میرسد.
پس وظیفه شما این است که آنها را متقاعد کنید که محصول شما بهترین گزینه است. اگر این کار را به درستی انجام داده باشید، مصرف کننده متوجه این موضوع شده و تصمیم میگیرد از شما خرید کند. به عنوان مثال، مشتری یک کت زمستانی صورتی را پیدا میکند که در فروش است (40٪ تخفیف) و از مواد پایدار ساخته شده است. پس از تایید بازخورد از دوستان، او تصمیم به خرید آن میگیرد.
5. ارزیابی پس از خرید
رفتار پس از خرید زمانی است که مشتریان تصمیم میگیرند و پس از خرید اقدام میکنند. این شامل ارزیابی محصول یا خدمات است. همچنین، تصمیمگیری برای ادامه تجارت با فروشنده کمک میکند.راضی نگه داشتن مشتریان فعلی میتواند به شما کمک کند از هزینه های تلاش برای یافتن مشتریان جدید جلوگیری کنید.
روانشناسی فروش (به انگلیسی Sales Psychology) استفاده از علم روانشناسی در فرآیند فروش محصولات و خدمات است.با تکیه بر مفاهیم روانشناسی میتوانید محصول را برای مشتری جذاب کنید و مقامت مشتری در برابر خرید را کم کنید.
در روانشناسی، اولین برداشتی و تصویر ذهنی که از اولین تماس تلفن،حضوری یا شبکه های مجازی از ما، در ذهن مشتری نقش میبندد اولین تاثیر گفته میشود.
ثبت ديدگاه